یه بار ازش پرسیدم از کی ناراحتی؟ چرا نمیتونی ببخشیش؟ گفت از خودم، خودم رو نمیتونم ببخشم.
بعد تو چشمام نگاه کرد و گفت شنیدی میگن از یه سوراخ دو بار گزیده نشو؟ من صد بار گزیده شدم. اولین باری که از کسی ضربه خوردم و واقعا دلم شکست، اون آدم رو از زندگیم گذاشتم کنار ولی دوباره برگشت به زندگیم چون بخشیدمش.
با تعجب بهش نگاه کردم و گفتم خب بخشیدن کجاش بده؟
خندید و گفت هیچ جاش! میدونی برای چی حالم خرابه؟ برای اینکه نمیتونستم حال خرابش رو ببینم و زود اشتباهاتش رو میبخشیدم ولی فکر میکنی اون چیکار میکرد؟ جبران میکرد؟ نه، دوباره و دوباره همون اشتباه رو تکرار میکرد. هر بار میگفت این بار فرق داره ولی هیچ فرقی نداشت، منم هر بار میگفتم این آخرین باری هست که میبخشمش ولی آخرین بار نبود. اون آدم برای من تموم میشد اما هر بار نمیدونم از سر عادت یا دوست داشتن، با بخشیدنم دوباره همه چی رو شروع میکردم.
حالا فهمیدی چرا نمیتونم خودم رو ببخشم؟
نگاش کردم و گفتم خب تو که اشتباهی نکردی.
یه نفس عمیق کشید و گفت چه اشتباهی بالاتر از زیاد بخشیدن! ببین رفیق هر آدمی رو تو زندگیت یه بار ببخش، دو بار ببخش، سه بار ببخش. ولی وقتی یکی رو زیاد بخشیدی یه روزی میرسه که دیگه خودت رو نمیتونی ببخشی.
* حسین حائریان
درباره این سایت